ماشه

by امید

قبلتر ها ، زمانی بود که دوست داشتم “رولت روسی” بازی کنم …

همان بازی معروفی که یک گلوله را در اسلحه می گذارند و می چرخانند و شلیک می کنند …

که هر روز صبح ، وقتی هنوز از تخت بیرون نیامده باشم ، شانسم را برای زندگی دوباره امتحان کنم …

الان اما ، دوست دارم هر روز صبح ، قبل از بیرون آمدن از تختم ، “تو” ، “باشی” …

پ ن : ندارد عزیزم … ندارد …