قصه

by امید

بیاید برایتان از قصه های دست ساز خودم بگویم …

از شیرینی که رفت و فرهادی که بی خیال بیستون شد … که زیر لب گفت ارزش نداشت …

از ماهی بد قواره ای که پکی به سیگارش زد و پوزخندی به کلاغ قصه ای که خانه به دوش بود …

پ ن : …