قصاص

پلک بر هم نمی زنم … تا تمام این آفتابگردان ها پیشکش شوند … تا مسافران خسته دور و دورتر شوند … بروند به همان کلانتری ۱۱۴ … نه … نه … اینجا تمام آنها به من می خندند … نه … لبخند می زنند … می دانم … تقصیر من بوده … همه چیز […]